آوای باد انگار ، آوای خشکسالیست / دنیا به این بزرگی یک کوزه ی سفالیست / باید که عشق ورزید ، باید که مهربان بود / زیرا که زنده بودن هر لحظه احتمالیست .
بهر وجود سایه ی وجود تو ، سایه ی من وجود یافت / خیال من در طلب خیال تو ، غیر خیال تو نبافت .
من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من ، من هستم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزد ، من نه عاشقم و نه دلداده به گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید ، من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی میفهمد .
نگاهی کرد و من را در به در کرد / یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد / شکستی خورد و آمد تا بماند / ولی من رفته بودم ، او ضرر کرد .
حضور آرامت مدتهاست در کنارم نیست ، ولی یاد تو مهمان همیشگی قلبم است .
یه زحمت برات داشتم ، قربونت از جلوی آینه گذشتی ، این دوست ما رو هم ببوس !
عشق به پروانه بیاموخت که اندر ره شمع / شیوه اش پر زدن و سوختن و ساختن است .
تو که عشقو تو ویرونی ندیدی / شب سر در گریبونی ندیدی / نمی دونی چه دردی داره دوری / تو که رنگ پریشونی ندیدی .
من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست / آرزویم نظری روی تو و دیدن توست / من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم / با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم .
چشم به قفل قفسی هست و نیست / بی تو در این خانه کسی هست و نیست / کیست که چون من به تو دل بسته است / مثل من ای یار کسی هست و نیست .