دلتنگ تر از آن که دلم را بشکانی
من آمده ام یا نشود یا نتوانی
من آمده ام تا که به چشم تو بدوزم
چشم های شکست خورده ی رویای جوانی
تنهایی و دل تنگی هایتان را پیشفروش نکنید
فصلاش که برسد به قیمت میخرند !!
سایتی سراسر عاشقانه
دلتنگ تر از آن که دلم را بشکانی
من آمده ام یا نشود یا نتوانی
من آمده ام تا که به چشم تو بدوزم
چشم های شکست خورده ی رویای جوانی
تنهایی و دل تنگی هایتان را پیشفروش نکنید
فصلاش که برسد به قیمت میخرند !!
خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم
دلم دیگر به جان آمد در این شبهای تنهایی بیا بشنو تو فریادی که پنهان در گلو کردم
چرا غم ها نمی دانند که من غمگین ترین غمگین شهرم
بیا هی دوست با من باش که من تنهاترین تنهای شهرم
سلام من
به غنچه ای که صبحدم ، به خنده باز می شود . . .
.
.
.
به لحظه های “بی” توبودن سلام میکنم / به سینه ام دلی هست به نام میکنم
تمام میشود این فاصله ها بی گمان / به لحظه های “با “تو بودن سلام میکنم . . .
گاه این نازک دلم ، یاد رویت میکند / گاه با دیدار گل ، یاد بویت میکند / گاه با دلواپسی ، در کنار پنجره / از هزاران قاصدک پرس و جویت میکند .
از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی ، بازهم بهم میرسیم ، زمین بیهوده گرد نیست !
اگر پیراهن یوسف علاج درد یعقوب است / علاج درد ما هم دیدن یاران محبوب است .
داور قلبم نه سوت دارد نه کارت قرمز ، راحت باش ، تا دلت میخواهد خطا کن .
با من بمان ، نه برای اینکه در دنیای بی رحم تنها نباشم ، با من بمان تا در دنیای بی رحم تنهاییم ، تنهاترین باشی .
گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند ، به جای شمع ، گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند !
زندگی تکرار فرداهای ماست / میرسد روزی که فردا نیستیم / آنچه میماند فقط نقش نکوست / نقش ها می ماند و ما نیستیم .
بنگر که بزرگترین آرزوی من چه کم حرف است : تو !
خون می چکد از تیغ نگاهی که تو داری / فریاد از آن چشم سیاهی که تو داری / هرچند گلی نیست به خوش چشمی نرگس / در خواب ندیده است نگاهی که تو داری .
فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود ، از همان آب هایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه میکنیم !
تو هیچ وقت خیاط خوبی نخواهی شد ! ببین باز هم دلم را تنگ کرده ای .
در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند .
آسمان را به پاس خورشید ، باغ را به حرمت گل و تو را به خاطر قلب مهربانت دوست دارم .
یخ واسه اینکه آب رو خنک کنه خودش رو فدا میکنه ، آهای رفیق ، یخ روزگارتم !
بگو با من چه کردی مهربانم / که ابری شد تمام آسمانم / بیا آتش بزن خاکسترم کن / بدون تو نمی خواهم بمانم .
مرا از شهر بیرون می پسندی / مرا مجنون مجنون می پسندی / نمیدانم چرا ای خنده ی محض / مرا با دیده ی خون می پسندی .
در محکمه ی عشق کنم از تو شکایت به خدایت / گویم که مرا کشت ، همین مهر و صفایت .
خدایا ! دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود .
نقاش خوبی نبودم اما این روزها به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم .
با همین دست به دستان تو عادت کردم / این گناه است ولی جان تو عادت کردم / جا برای من گنجشک زیاد است اما / بر درختان خیابان تو عادت کردم / گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد / به ته خالی لیوان تو عادت کردم / مانده ام آخر این شعر چه باشد افسوس / بر نداشتن پایان تو عادت کردم .
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی / در دل همه آوای تو بود و تو نبودی / دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد / در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی .
دو نگاهی که کردمت همه عمر / نرود تا قیامت از یادم / نگاه اولین که دل بردی / نگاه آخرین که جان دادم .
عمر آدم کفاف نمیده به آخر جاده ی معرفت برسه ، آهای تو که آخر این جاده ای : سلام !
لاک پشت صد ها بار توبه می کرد اگر می دانست ، بیرون آمدن از لاک آرزوی مشترکی است بین او و عقاب بالای سرش .
قشنگترین عشق ، نگاه خداوند بر بندگان است ، تو را به همان نگاه می سپارم .
هر سحر آفتاب من بودی / همه شب ها شهاب من بودی / ور شکستم بدون چشمانت / تو تمام حساب من بودی .
نگاهم کن که چشمانت قشنگ است / صدایم کن که دل در سینه تنگ است / مرا با خود ببر آنسوی غربت / که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است .
صحبت از فاصله نیست ، صحبت از مهر و وفاست / شاید این فاصله ها ، محک عاطفه هاست .
سفر از فاصله ی دور حکایت دارد / خسته با رفتن احساس رفاقت دارد / چه صمیمانه به درگاه خدا گویم / که دلم از دوری دوست شکایت دارد .
بزرگراه های مهندسی ساز ما را به هم نمی رساند ، عشق با قوانین بیگانه است ، از بیراهه ها بیا ، برای دیدن کسی که عمریست دوستت دارد .