اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، سری ۴۹

 

به یادتم به وسعت قلب کوچکم ، شاید کم باشد اما قلب هرکس تمام زندگی اوست .

 

ای صبا گر بگذری از کوی مهرافشان دوست / دوست ما را گو سلامی ، دل همیشه تنگ اوست .
 
همیشه سخت ترین سیلی رو از کسی میخوری که روزی بهترین نوازشگرت بود .
 
سکوتی بود در قلبم که با آن میزدم فریاد / اگر رفتی ز شهر غم ، مرا هرگز نبر از یاد .
 
گفتمش بی تو دلم میمیرد / گفت با خاطره ها خلوت کن / گفتمش خنده به لب میمیرد / گفت با خون جگر عادت کن / گفتمش با که دلم خوش باشد / گفت غم را به دلت دعوت کن / گفتمش راز دلم را چه کنم / گفت با سنگ دلم صحبت کن .
 

 

وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هرجا بروم باز وجودم تنهاست .
 
توی دنیا آدمهای زیادی روی تخت های دو نفره میخوابن ، اما قشنگتر اینه که بعضی آدم ها روی تختهای یه نفره بیاد هم بیدارن .
 

 

مرکب گیرم از خون رگانم / قلم بتراشم از هر استخوانم / نویسم بهر دوست مهربانم / محبت آتشی در جانم افروخت / که تا دامان محشر بایدم سوخت .
 
کاش یادت نرود روی آن نقطه ی پر رنگ بزرگ ، بین بی باوری آدمها ، یک نفر میخواهد که تو خندان باشی ، نکند کنج هیاهوی زمان بروم از یادت .
 
ما بخار شیشه ایم ، نازمون کنی اشکمون در میاد چه برسه فراموشمون کنی !

اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، سری ۴۷

تو هیچ وقت خیاط خوبی نخواهی شد ! ببین باز هم دلم را تنگ کرده ای .

در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند .

آسمان را به پاس خورشید ، باغ را به حرمت گل و تو را به خاطر قلب مهربانت دوست دارم .

یخ واسه اینکه آب رو خنک کنه خودش رو فدا میکنه ، آهای رفیق ، یخ روزگارتم !

بگو با من چه کردی مهربانم / که ابری شد تمام آسمانم / بیا آتش بزن خاکسترم کن / بدون تو نمی خواهم بمانم .

مرا از شهر بیرون می پسندی / مرا مجنون مجنون می پسندی / نمیدانم چرا ای خنده ی محض / مرا با دیده ی خون می پسندی .

در محکمه ی عشق کنم از تو شکایت به خدایت / گویم که مرا کشت ، همین مهر و صفایت .

خدایا ! دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود .

نقاش خوبی نبودم اما این روزها به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم .

با همین دست به دستان تو عادت کردم / این گناه است ولی جان تو عادت کردم / جا برای من گنجشک زیاد است اما / بر درختان خیابان تو عادت کردم / گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد / به ته خالی لیوان تو عادت کردم / مانده ام آخر این شعر چه باشد افسوس / بر نداشتن پایان تو عادت کردم .

اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، سری ۲۲

چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی / من چشم تو را مانم ، تو اشک مرا مانی / من خاکم و من گردم ، من اشک و من دردم / تو مهری و تو نوری ، تو عشقی و در جانی .
 

تو اگر بی خبر از قلب پریشان منی / با همه بی خبری هم نفس جان منی .
 

چنان که از قفس هم دو یاکریم به هم / از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم / به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج / چونان دو نیمه ی سیب که هر دو نیم به هم .
 

چندیست که عشق تحقیر شده است / و هی با کلمات نامربوط تعبیر شده است / گناه ، هوس ، بازیچه / چون قفل به گردنش زنجیر شده است .
 

برای دیدارت زمان را تعیین نمیکنم شاید ساعت حسادت کند و خواب بماند .
 

غصه نخور عزیزم ، دلت تنها نمیشه / هرجای دنیا که باشی ، تو قلبمی همیشه .
 

گفتم دوستت دارم ، نگو نظر لطفته ، چون نظر لطفم نیست ، نظر دلمه !
 

من دیگر نمیگذارم آسمانت را اشتباه بیایی ، ماه تو اینجا نیست ، من دیگر آسمان به آسمان ، زمین به زمین از تو میگریزم .
 

برای کشتن پروانه ، او را له نکن ! بالهایش را بچین ، خاطرات پرواز او را خواهد کشت !
 

مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها / دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها / گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است / مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها .

اس ام اس عاشقانه ،جملات عاشقانه ، سری ۹

چندیست که بیمار وفایت شده ام / در بستر غم چشم به راهت شده ام / این را تو بدان اگر بمیرم روزی / مسئول تویی که من فدایت شده ام .
 

میدونی چندتا دوستت دارم ؟ یه دونه ولی مردونه !
 

دنیا نباشد ! فقط کوچه ای باشد و باران و دوستی که زلال تر از باران است .
 

غزل غزل به یاد تو / قدم قدم به پای تو / ستاره های آسمون / یکی یکی فدای تو .
 

حکایت تو که دنیا را نیازرده ست / دلی گرفته در آیینه های افسرده ست / حکایت منه در مشت روزگار دچار / پرنده ای ست که پیش از رها شدن مرده ست .
 

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق / هم دعا کن گره ی تازه نیفزاید عشق / شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد / شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق .
 

به کلبه ی کوچک قلبم دعوتت می کنم تا بدانی در اجاق سرد دل چیزی جز یاد تو نمی سوزد .
 

وقتی از دوری تو تموم میشه تحملم / توی دلم داد میزنم خیلی دوست دارم گلم .
 

کاش غرورم را که در پستوی سادگی ام پنهان بود می یافتی ، اما تو این سادگی را بهانه ای قرار دادی برای درهم شکستن من .
صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی ، ای شکوه بی پایان ، ای طنین دل انگیز ، من می شنوم ، به آسمان بگو که من می شکنم هرآنچه که تو را شکسته و می شنوم هرآنچه در سکوت تو نهفته !