قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست / غم دنیاست که در گوشه ی قلبم پیداست
وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست
باور کردم تنهایی را
چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب…
سایتی سراسر عاشقانه
قلب من قطعه ای از مزار تنهایی هاست / غم دنیاست که در گوشه ی قلبم پیداست
وقتی احساس کنم نیمه ای از جان منی / بی تو هر جا بروم باز وجودم تنهاست
باور کردم تنهایی را
چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب…
امروز که آینه جوابش سنگ است / در ذهن زمانه عشق هم بی رنگ است / هر کس که نداند تو خودت می دانی / آری به خدا دلم برایت تنگ است .
مقیاس اندازه گیری فاصله متر نیست ، اشتیاق است ، مشتاق که باشی حتی یک قدم نیز فاصله ای دور است .
همانند پلی بودم برای عبورت ، به فکر تخریب من نباش ، رسیدی دست تکان بده ، من خود فرو میریزم .
هر لحظه بهانه ی تو را میگیرم / هر ثانیه با نبودنت درگیرم / حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی / من یک طرفه برای تو میمیرم .
به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد : اندوه پنهان شده در لبخندت را ، عشق پنهان شده در عصبانیتت را و معنای حقیقی سکوتت را .
دل بسته ام به پاییز ، شاید دوباره ، از سر مهر بیایی .
اگر باور داری خاطره ها ماندگارند ، پس آسوده خاطر باش که همیشه در خاطرم هستی .
جوان ترین شاخه ی گل از قشنگترین گلهای باغ دلم تقدیم به تو که خیلی گلی !
دلبسته به سکه های قلک بودیم / دنبال بهانه های کوچک بودیم / رویای بزرگتر شدن خوب نبود / ای کاش تمام عمر کودک بودیم .
میخوای بدونی چه جور آدمی هستی ؟ ۷۷۷ رو ضرب در ۲۶۰ کن !
به تو سوگند ! به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .
زندگی تعداد نفس ها نیست ، تعداد لبخندهای کسانی است که یادی از ما میکنند .
من از شوق تو لبریزم گل من / کجایی بی تو پاییزم گل من / ز پا افتاده ام بازآ که شاید / به دیدار تو برخیزم گل من .
عشق برای من شبیه انرژی هسته ای شده است ، با تمام دردسرهایش لازم است .
زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا موکول کرد .
اگر هرگز نمیخوابد دو چشم سرخ و نمناکم / اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم / ولی یادم نخواهد رفت هرگز که یاد تو هنوز اینجاست / میان سایه روشن ها ، دل شیدای من تنهاست / نباید زود میرفتی و از دل کوچ میکردی / افقها منتظر ماندند ازین ره تا تو برگردی .
دیدی غافلگیرت کردم ! درست در لحظه ای که به یادم نبودی ، بیادت بودم !
خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد / و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد / برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت / ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد ؟
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد ، پس به امید فرداها “محبتهایمان” را ذخیره نکنیم .
هیچ گاه خط دلت را مشغول نکن ، شاید دلتنگی پشت خط باشه ، دلتنگتم !
دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم / حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم / در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست / باز هم از انتهای دل صدایت میکنم .
توکه با دیگرانت بود میلی / چرا یادت مرا بشکست خیلی / مگر قصدت پریشانی ما بود / که عشق ما نشد مجنون و لیلی .
آرزوهایت را برآورده میکند خدایی که آسمانی را برای خنداندن گلی میگریاند .
اگر نسیمی شانه هایت را نوازش کرد بدان آن هوای دل من است که به یادت می وزد .
ای عزیزی که فلک کرده مرا از تو جدا / از کجا غنچه بچینم که دهد بوی تو را .
دوستی ما شبیه باران نیست که گاهی می آید و گاهی نمی آید ، دوستی ما شبیه هواست ، گاهی ساکت ، گاهی طوفانی اما همیشه در اطراف ماست .
میل دریا گر کنی من دیده را دریا کنم / میل صحرا گر کنی من سینه را صحرا کنم / نا امیدم گر کنی میمیرم اما ، باز هم / در همان حالت که میمیرم دعایت میکنم .
اینجا رادیو “دل” است ، صدای مرا از عمق “قلبم” میشنوید ، این یک اس ام اس نیست ، یک احساس پاک است .
درود بر آدم های خوب ، آنها که در اندیشه ی دیگران تصویر زیبا می نگارند .
دستهایت را زیر تنهاییم ستون کن که من از آوارگی بی تو بدون میترسم .
تو هیچ وقت خیاط خوبی نخواهی شد ! ببین باز هم دلم را تنگ کرده ای .
در دیاری که همه دل شکنند به تو نازم که وجودت غم دل میشکند .
آسمان را به پاس خورشید ، باغ را به حرمت گل و تو را به خاطر قلب مهربانت دوست دارم .
یخ واسه اینکه آب رو خنک کنه خودش رو فدا میکنه ، آهای رفیق ، یخ روزگارتم !
بگو با من چه کردی مهربانم / که ابری شد تمام آسمانم / بیا آتش بزن خاکسترم کن / بدون تو نمی خواهم بمانم .
مرا از شهر بیرون می پسندی / مرا مجنون مجنون می پسندی / نمیدانم چرا ای خنده ی محض / مرا با دیده ی خون می پسندی .
در محکمه ی عشق کنم از تو شکایت به خدایت / گویم که مرا کشت ، همین مهر و صفایت .
خدایا ! دستانی را در دستانم قرار بده که پاهایش با دیگری پیش نرود .
نقاش خوبی نبودم اما این روزها به لطف تو انتظار را دیدنی میکشم .
با همین دست به دستان تو عادت کردم / این گناه است ولی جان تو عادت کردم / جا برای من گنجشک زیاد است اما / بر درختان خیابان تو عادت کردم / گرچه گلدان من از خشک شدن میترسد / به ته خالی لیوان تو عادت کردم / مانده ام آخر این شعر چه باشد افسوس / بر نداشتن پایان تو عادت کردم .
لاله ی داغ دیده را مانم / اشک از رخ چکیده را مانم / دست تقدیر از تو دورم کرد / گل از شاخه چیده را مانم .
جانم ز فراق ، رنج بسیار کشید / با رفتن تو همیشه آزار کشید / ما همسفر راه درازی بودیم / بین من و تو زمانه دیوار کشید .
برگ از درخت خسته میشه پاییز بهونشه ، برف از ابر خسته میشه زمستون بهونشه ، دلم برات تنگ میشه اس ام اس بهونمه !
چه کسی رسد به پایت ز محبت و صفایت / به خدا ز مهربانی در جهان یگانه هستی .
حالا که آمده ای ، چترت را ببند ، در ایوان این خانه جز مهربانی نمی بارد .
مهربانی باغ سبزی است که از روزنه ی پنجره ها باید دید ، مهربانم مگذار لحظه ای روزنه ی پنجره ها بسته شود .
در میان همگان گشتم و عاشق نشدم / تو چه کردی که تو را دیدم و دیوانه شدم .
بلبلان از بوی گل مستند و ما از روی دوست / دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست .
رفاقت را در مکتب خانه ای آموختم که بابت شهریه اش همه ی زندگیم را باختم .
همیشه تو قلب منی ، هر وقت احساس کردی جات بده ، بگو تا بذارمت رو چشمام .