بلبل باغ توام ، مشتاق دیدار توام / غم مخور دلدار من ، تا زنده ام یاد توام .
اشک چشمام جمع شده ، یواش یواش سنگ شده / خبر داری چه اندازه ، دلم برات تنگ شده ؟
آنکه هر شب تا سحر سوزد ز هجرانت منم / آنکه چون پروانه ای گردیده حیرانت منم .
دستت را به من بده تا از آتش بگذریم ، آنان که سوختند همه تنها بودند !
نامه هایم را برای پاره کردن نوشتم ، می توانی بسوزانیشان ، حرف هایم را بی دلیل گفته ام ، می توانی فراموششان کنی ولی عشقم را از صمیم قلب بخشیده ام ، نمی توانی دوستم نداشته باشی !
از اداره ی کشاورزی مزاحمتون میشم ، لطفا به محبتی که تو دلم کاشتید رسیدگی کنید !
ای که با یاد تو در آتش غم می سوزم / یاد من کن که به یادت همه شب می سوزم .
کجایی ؟ همه دنبالت می گردند ، فکر می کنند گم شدی ، بگم تو قلبمی خیالشون راحت بشه ؟
عشق یعنی با تو گشتن هم کلام / عشق یعنی انتظار یک سلام / عشق یعنی دستهای رو به دوست / عشق یعنی مرگ در راهت نکوست / عشق یعنی شاخه ای گل در سبد / عشق یعنی دل سپردن تا ابد .
نمیخواهم قلب تو باشم که با هر اتفاق بشکنم ، میخواهم روح تو باشم که تنها در هنگام مرگ از تو جدا شوم .